کد مطلب:109201 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

نامه 041-به یکی از کارگزارانش












[صفحه 289]

رساله الارامل اما پس از ستایش خداوند من شریك گردانیدم تو را در امانت خود (حكومتم) و قرار دادم تو را جامه زیرین خود و آستر جامه خود و نبود در خانواده من مردی مطمئن تر از تو در نفسم برای یاری دادن و تقویتم وادار كردن امانت به من و چون دیدی زمانه را بر پسر عمویت سخت گرفته و دشمن خشم كرده است و امانت مردم تباه گشته و این امت ستم كردند و پراكنده گشتند برگرداندی برای پسر عمویت پشت سپر را و جدا شدی از او با جدا شوندگان و فروگذاشتی او را با فروگزارندگان و خیانت كردی او را با خیانت كنندگان نه پسر عموی خود را یاری نمودی و نه امانت را ادا كردی و گویا تو نبودی خدا را اراده كنی با كوشش خود (در راه دین) و گویا تو نبوده ای بر دلیلی از پروردگار خود و گویا تو جز این نبوده حیله می كنی این امت را از دنیای آنها و قصد می كنی فریب آنها را از.... هنگامی كه توانا ساخت تو را سختی پس در خیانت كردن امت زود آغاز كردی حمله را و شتابان انجام دادی برجستن را و ربودی آنچه را كه دست یافتی بر آن از مالهای آنها كه نگهداشته شده بود برای بیوه زنان آنها و یتیمان آنها مانند ربودن گرگ تندرو خون آلود بز شكسته پا را و حمل كردی آن را به

سوی حجاز در حالی كه گشاده سینه و خوشحال بودی مجمل آن غیر باك كننده بودی از اخذ آن گویا تو پدر مباد غیر تو را روان كردی به خانواده ات میراث خود را از پدرت و مادرت پس منزه است خداوند آیا ایمان نداری به معاد آیا نمی ترسی از بررسی دقیق حساب ای آن كسی كه به شمار می آمدی نزد ما از خردمندان چگونه فرومی بری آشامیدنی و خوردنی را در حالیكه میدانی تو می خوری حرام را و و میاشامی حرام را و می خری كنیزان را و نكاح می كنی زنان را از مال یتیمان و بیچارگان و مومنهای جهاد كنندگان آنان كه اختصاص داده خداوند بر آنان این مالها را و نگهداری نموده به وسیله آنان این شهرها را پس بترس از خداوند و برگردان به این گروهها مالهایشان را و اگر نكنی این را سپس مسلط كند خداوند مرا بر تو هرآینه عذر صحیح خواهم آورد به سوی خدا در كیفر تو و خواهم زد تو را به شمشیرم كه نزدم به آن كسی را مگر داخل شد به آتش به خدا سوگند اگر حسن و حسین انجام می دادند مانند آنچه را كه انجام دادی نمی بود برای آنها نزد من هیچ آشتی و دست نمی یافتند از من به مرادی تا بگیرم حق را از آنها و زایل گردانم باطل را كه ناشی شده از ستم كردن ایشان و سوگند می خورم به خدای پروردگار ج

هانیان شاد نمی گرداند مرا كه آنچه گرفته ای از مالهای ایشان حلال باشد مرا باقی گذارم آن را میراث برای كسی كه پس از من است پس در صبح شتر را آهسته بچران (اندكی صبر كن....گویا تو رسیده ای به پایان و دفن شده ای در زیر خاك و نمایانده شده بر تو كردارهای تو در جائیكه فریاد می كند ستمكار در آن به اندوه خوردن و آرزو می كند ضایع سازنده (حقوق) در آن بازگشتن را حال آنكه نیست هنگام گریختن از عذاب


صفحه 289.